benzin5 - پیام کوتاه های بامزه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]

benzin5 - پیام کوتاه های بامزه

جستجو در وبلاگ:
Powerd by: Parsiblog ® team. ©2006
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:20 عصر )
 میخواسته تو یک ادارة دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! یارو هول میشه، میگه: ایلده شما منو استخدام کنید، من با سر وارد میشم!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:19 عصر )
یک روز عروس رفت گل بچینه، شهرداری گرفتش!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:18 عصر )
یارو خورد به جدول، حلش کرد

» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:18 عصر )
یه روز یه یارو داشته رد می‌شده،‌ یه نمره بهش میدن قبول بشه!

» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:17 عصر )
یارو داشته پسرشو در مورد ازدواج نصیحت میکرده، میگه: پسرم خواستی زن بگیری، برو از فامیل زن بگیر.. ببین تو همین دور وبر خودمون، داییت رفته زن داییت رو گرفته... عموت رفته زن عموت رو گرفته... حتی خود من، اومدم مادرت رو گرفتم!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:17 عصر )
یارو عینک آفتابی می‌زنه. بچه‌اش میاد توی اتاق. به بچه‌اش می‌گه: کجا بودی تا این وقت شب...؟!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:16 عصر )
به یارو میگن: چند تا حیوون نام ببر که پرواز کنه. میگه:‌ کبوتر، کلاغ، خر! بهش میگن: بابا خر که پرواز نمیکنه! میگه: بابا خره دیگه، یهو دیدی پرواز کرد!!!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:16 عصر )
یارو سوار هواپیما میشه، میشینه کنار دست یک پیرمرده. خلاصه سر صحبت باز میشه و این دوتا نسبتاٌ با هم رفیق میشن. وسطای راه، یک مهمون دار میاد از پیرمرده میپرسه، پدر شما شکلات میل دارید؟ پیرمرده میگه: نه خیلی ممنون، من بواسیر دارم. مهمون داره از ترکه میپرسه: شما چی؟ یارو میاد تریپ رفاقت بگذاره، میگه: نه مرسی. این رفیقمون بواسیر داره، باهم میخوریم!

» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:15 عصر )
یارو میره لباس فروشی،‌ میگه:‌ ببخشید شلوار نخی دارید؟ طرف میگه:‌بعله. یارو میگه: بی‌زحمت دونخ بدین!!!

» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:14 عصر )
از یه یارو پرسیدند: "اسم کوچیک فردوسی چیه ؟"گفت: " میدان "!!!!!

» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های وبلاگ
پول واقعی قانونی 10000000میلیون تومان
[عناوین آرشیوشده]


همسفران امروز: 13  همسفر
همسفران دیروز: 4  همسفر
مجموع همسفران: 31340  همسفر
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

benzin5 - پیام کوتاه های بامزه
benzin5
من در حال ساخت یک سری وبلاگ های زنجیره ای هستم و خوشحال میشوم که به من کمک کنید.
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «